زمان جنگ نرمه
چند وقت پیش بعد از مدت ها که شعری نگفته بودم چند وقت پیش این شعر را برای جنگ نرم و به یاد شهید سپهر گفتم که البته موفق به اتمامش نشدم و به همین خاطر هم تازه می گذارمش روی وبلاگ

زمان جنگ نرمه
آهای آهای بسیجی بدو بدو آرپی جی
اما نه، دست نگهدار! بنداز کنار آرپی جی
پوتیناتو دربیار، لباس شخصی بیار، زمان جنگ نرمه، تفنگو بنداز کنار!
بدون بصیرت چیه؟ بدون که دشمن کیه؟ سلاح تقوا و علم تنها چیز کاریه
امروز دیگه دشمن از خاکریز ما گذشته حتی پاشو هر جایی به جز بسیج گذاشته
بسیجیای امروز، دیگه خاکریز ندارن به جای تیر و گولّه ، فحش و کتک می خورن
آهای آهای بسیجی بدو بدو نَبَرده
جهاد اکبر ما، امروزه خیلی سخته
امروز بسیجی بودن، چفیه و ریش و پشم نیست، بصیرت نبرده، شناختن وظیفه ست
خشاب قلبت باید پر از هزار آیه شه خوندن قرآن باید یه کار هر روزه شه
بدون تعصب چیه؟ چرا تحجر بده؟ قرآن بی ولایت، کاغذهایی خالیه!
خلاصه این را بدون، که راه ما درازه هزار تا سختی داره، تا مرد راه بسازه!
آهای آهای بسیجی علی داره می جنگه، حسین رفته کربلا، مجتبی مونده تنها
خواص بی بصیرت ، رفتن ثقیفه بیعت! عوام با بصیرت 9 دی آفریدن!
...........
خرابه گاهی پناهگاه سرگشتگی هاست و گاهی خلوتی برای فریاد زدن درد دل ها