خرابه

چهارشنبه هفته گذشته نشستی توی دانشگاه بود به نام "از مرتضی تا مرتضی" که حجت الاسلام محسن عباسی، دکتر غلام حسین الهام و معاون سیاسی استاندار و وحید جلیلی سردبیر راه از سخنرانان جلسه بودند.

یکی از بچه ها از وحید جلیلی خواست که در برنامه مناظره ای از طرف جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شرکت کنه، جوابی که وحید جلیلی داد خیلی تامل برانگیز و زیبا بود: جلسه نگذارید که ولایت فقیه را تبیین کنید، انتخابات می شه 20 میلیون رای میارند ما جلسه می گذاریم ولایت فقیه را تبیین کنیم، انتخابات می شه 24 میلیون رای میاریم جلسه می گذاریم ولایت فقیه را تببین کنیم، اگه همه اش منتظر باشید ببینید اون ها چی می گن تا پاسخ بگین همیشه فقط باید جواب بدهید، گفتمان تعریف کنید و بگذارید اونها جواب بدهند روی موضوعات جدید کار کنید، نظر اسلام در مورد مسکن، سیاست خارجه و ....

حرفش خیلی خوب و متین بود، خاطرات شهید علم الهدی را که می خوندم از تحصن دانشگاه مشهد و درگیری با کمونیست ها که نوشته بود یاد تحصن های دانشگاه و تحصن ها و بحران ها و دغدغه ها و ... افتادم راستش را بخواین دعواها همون دعواهاست با این تفاوت که امثال علم الهدی یه قدم هم از ما جلوتر بودند و ما توی این مدت انقلاب چه کار کرده ایم که گفتمان سازی کنیم؟

هنوز هم داریم مزخرفات امثال کارل پوپر و تهوعات مارکس و دکارت را جواب می دهیم و تازه سروش هم هنرش شده بومی سازی مزخرفات آنها !

وقتی که صحبت از آزاد اندیشی هم به میان می آید فوری مناظره می گذاریم و بحثی و جدالی و ...

الان یکی میاد بد و بیراه می نویسه که پس بقیه خفه شوند و فقط شما حرف بزنید و ...

نخیر! اما آیا بعد از سی سال از انقلاب اسلامی گفتمان اسلام را تبیین کرده ایم؟ آیا جامعه ای که داعیه دار پرچم دار ظهور بودن است نباید گفتمان اسلام را درونی و نهادینه کرده باشد؟ امروز باید متفکرین و اسلام شناسان به مناظره برخیزند و اسلام اجتماعی را و جامعه اسلامی را تببین کنند. امروز باید تابلویی از جامعه مهدوی داشته باشیم، باید اقتصاد اسلامی را معنی کنیم و جامعه شناسی اسلامی را و نهادینه کنیم، خیلی بده که بعد از سی سال از انقلاب دانشگاه ما هنوز توی بحث های ده سال قبل از انقلاب مونده باشه، باید جلو بریم و اسلام ناب را معنی کنیم.