خرابه

از سربازی برگشتم ! ستوان سوم وظیفه ! حالا این عکس سربازها و رژه و ... همچینم باور نکنید همون دو هفته اول پام پیچ خورد و تاندوم پام کشیده شد و یه مدت معاف از رژه شدم بعدشم شدم مسئول کتابخانه گردان و کلا توی جیم فنگ ! از کل دستورهای سربازی هم همین جیم فنگش از همه اش بیشتر حال می ده!

البته نه این که گل و گلاب بودها توی کتابخانه شوفاژ خراب بود و یخ زدیم توی سرمای اراک اما به هر حال رژه نرفتیم!

یه عمر با کتاب مانوس بودن و کار شبانه روزی توی نمایشگاه کتاب بسیج دانشگاه شیراز این جور جاها به درد آدم می خوره دیگه !