به واسطه ایام امتحاناتم خیلی کوتاه می نویسم :

1.حادثه تروریستی انفجار و شهادت زائران حسین انتقامی بود که صهیونیست ها و وهابیون بدتر از صهیونیست ها به خاطر پیروزی در دوربان از ایران و شیعیان گرفتند. این حادثه را به بازمانده های این شهدا و به امت اسلامی تسلیت می گویم . چیزی که دشمنان هیچ وقت درک نمی کنند اینه که این خون ها آبی است برای درخت اعتقادی این مردم

2. بعد از صحبت های رهبری در جمع زوار آقا امام رضا که من هم اونجا حضور داشتم آقای هاشمی حمایت های رهبری از دولت را مصلحتی خواندند با درک این که رهبری نظراتشون را نمی تونند بیش از این واضح و روشن بیان کنند و با توجه به سخنان سال های پیش رهبری که حمایت خود از دولت را یک حمایت خاص خوانده اند و با توجه به معیارهایی که ایشان امسال در حمایت از دولت بیان کردند واقعا مواضع آقای هاشمی بی انصافی است و این همان بی انصافی ای که رهبری به آن اشاره کرده بودند و البته هاشمی رفسنجانی به عنوان کسی که هیچ گاه نه طعم فقر را چشیده است و نه حتی خواسته است فقر را لمس کند ، هیچ گاه به سفر استانی نرفته است تا درد مردم را از نزدیک ببیند ، به عنوان مهمترین مظهر سرمایه داری در مقابل احمدی نژاد ایستاده است و در این راه حتی از تحریف سخنان رهبری کوتاهی نکرده است . جالب تر آن که آنان که امروز دم از "هاشمی زنده است ، چون اسلام زنده است " می زنند همانانند که دیروز اندر حکایت "عالیجناب سرخ پوش" شب نامه می دادند و تظاهرات می کردند " علیه خدا " !!!

3.حمایت از گفتمان احمدی نژاد باعث نمی شه که ضعف ها را نادیده انگاری کنیم و خبر ادغام سازمان حج و زیارت در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و مخالفت نماینده مقام معظم رهبری خبر نه چندان جالبی بود که زخم بر دلمان زد و البته باز هم یک سر قضیه برمیگشت به پاشنه آشیلی به نام " اسفندیار مشائی " ؛ امیدوارم هرچه زودتر این وصله ناجور از چهره گفتمان احمدی نژاد پاک شود و چنین مسائلی تکرار نشود.

خبر مرتبط :

آيت‌الله مكارم شيرازي:نمي‌توانيم در مقابل ادغام سازمان حج با ميراث فرهنگي سكوت كنيم

برکنار ، نه درکنار