یه سوزن به خودمون یه جوالدوز به دیگرون
گرچه بنا بود در مورد جلسه مهندس نورالدین موسی و صحبت های او در مورد قراردادهای بیع متقابل و قرارداد کرسنت بنویسم اما فضایی را که امروز بر دنیای رسانه ای اعم از پیامک و وبلاگ و سایت و ... سایه افکنده من را بر آن داشت تا مطلب خودم را به گونه ای دیگر بنگارم.
رسیدن پیامک هایی از جنس بازیگر بودن و نبودن جوان فیلم احمدی نژاد یا زن فیلم موسوی ، یا جملاتی از مرحوم آیت الله بهجت یا پست هایی با مضامین مشابه در وبلاگ ها و سایت ها و ... شاید این شبهه را به ذهن بیافکند که تمام مشکل یک طیف بازیگر بودن یا نبودن کسی است یا مثلا پیدا کردن جمله ای برای نفی و اثبات شخص و گروه و جریانی
یه سوزن به خودمون:
اول از همه می خواهم همه اون هایی که می شه اونها را به عنوان برادر دینی خودم خطاب کنم مخاطب قرار بدهم و از اون ها خواهش نه، بلکه التماس کنم که رعایت اخلاق انتخاباتی به کنار، این حدیث را سرلوحه زندگی روزمره خود قرار دهیم که "در دروغگو بودن یک نفر، همین بس که هر چیزی را میشنود بازگو کند"
و اما جوالدوز به دیگران :
فیلمی که از شخص میرحسین موسوی پخش شد و صحبت های او حرف های درست و واقعی ای داشت دغدغه هایی از جنس دغدغه های احمدی نژادی : "عدالت" و "فقر" و "بیکاری" و "اعتیاد"
و چرا من خوشحال نباشم که امروز همه به دنبال رفع مشکلاتند نه حمله به خطوط اعتقادی و فرهنگی مسلمانان و چرا نباید از میرحسین موسوی به خاطر این که به جای این که فیلم دختران بی حجاب طرفدارش را نشان دهد ، به جای این که از اشخاصی چون بهزاد نبوی و تاج زاده در فیلمش استفاده کند از جانباز استفاده می کند و از امامی که می خواستند به موزه بسپارندش صحبت می کند ، چرا نباید از این فرد تشکر کنم ؟
اما چگونه باور کنم او را ؟ میرحسین چگونه می تواند مشاور ارشد رفسنجانی باشد و از فقر و تبعیض بگوید ؟
آیا جز این بوده است که رفسنجانی با رواج تجمل گرایی موجبات دور شدن از آرمان های امام را فراهم کرد ؟ آیا جز این بوده که رفسنجانی با رواج فرهنگ تساحل و تسامح وجود مدیرانی را رواج داد که با رشوه خواری و رانت خواری از بیت المال بر گرده مردم سوار شدند و آن ها را هر لحظه از انقلاب دلسردتر کردند ؟ و آیا جز این بود که تمام این اختلاف طبقاتی حاصل سرمایه دارپروری رفسنجانی بود ؟
و آقای میرحسین با من چگونه از صداقت می گویی در حالی که به حمایت رفسنجانی از خود حمایت می کنی و با افتخار می گویی که مشاورش بوده ای ؟
چگونه از امام می گویی و حمایت آنانی را که می خواستند امام را به موزه ها بسپارند و از انقلاب توبه کنند را داری و به آن افتخار می کنی ؟ چگونه از ارزش ها می گویی و ارزش حجاب و حیا را فدای چند رای می کنی ؟
خوشحالم که میرحسین موسوی نیامد چون کروبی حجاب را زیر سوال ببرد و چون کرباسچی برای شهیدانی گریه کنند که اینان می خواهند ثمره خونشان را به حراج بگذارند و به این خاطر از میرحسین تشکر می کنم، اما متاسفم که در او نشانی از صداقت نمی یابم تا باورش کنم .