قسمت هایی از صحبت پناهیان:

یا علی تو بعد از پیغمبر نمی‌خواهی زندگی کنی؟ کار را داری به کجا می‌رسونی؟ نحوه‌ی رفتار علی‌بن ابی طالب. نمونه اش را عرض کنم بعد از این که از یمن داشتند برمی‌گشتند یه مقداری علی‌بن ابی طالب غافل شد از لشکر خودش اینها غنائم را تقسیم کردند و بعضی از لباس ها را پوشیدند آقا اومد خوب این غنیمته باید تقسیم بشه اینها هم یه مقداری اش را پوشیدن. زحمت کشیدن، تا یمن اومدن، تا کجا اومدن آقا اومد یه نگاه کرد فرمود چیه غنائم را تقسیم می‌کنید؟ قبل از این که به پیغمبر برسیم غنائم تقسیم کردین؟ گفتند آقا بالاخره یکمی کم و زیاد همین ها را می‌خواد پیغمبر به ما بده دیگه. کوتاه بیا. فرمود نه تا رسیدیم به پیغمبر بعدا. لباس ها را دربیارین. لباس ها از تن این‌ها دراومد همه شون از دست علی‌بن ابی طالب عصبانی شدند.

آقا وقتی اومدن پیش پیامبر همه شکایت می‌کردند از علی بن ابی طالب.

پیامبر اکرم منادی را فرستاد برید ندا بدید توی جامعه: «ارفعوا السنتکم عن علی ابن ابی طالب. فانه خشن فی ذات الله عزوجله غیر مداهن فی دینه » زبان‌هاتون را ببرید!



در جای دیگری می‌فرمود «لاتشکو علیا» شکایت نکنید از علی بن ابی طالب

بعضی‌ها دنبال ترویج فرهنگ من درآوری جعلی انتقاد از علی بن ابی طالب ان تو جامعه!

فرمود ساکت بشین. اینقدر علیه علی حرف نزنید. می اومدن گله کنند از علی بن ابی طالب. اصلا آقا گاهی اجازه نمی‌داد. فرمود چرا گله می‌کنید از علی‌بن ابی طالب. نمی‌شناسید مگر شما علی بن ابی طالب را؟ در این سخن می فرمایند علی بن ابی طالب در راه خدا خشونت به خرج می‌ده. خشونت معقول‌ها! ورندارن این کلمه را ببرن ازش سوء استفاده بکنند. محکم می‌ایسته.