چند روز پیش با شروع تحریم خرید نفت ایران از سوی اتحادیه اروپا،‌ تحریم های به کار گرفته شده علیه ایران به آخرین قدم های خود نزدیک شد. اما آیا واقعا این تحریم ها به حدی بر ایران فشار خواهد آورد که دست از حقوق هسته ای خود بردارد؟ به نظر می رسد با نگاه گذرایی به شرایط جواب این سوال منفی باشد.
  • بر اساس آمار صندوق بین المللی پول همانطور که در جدول زیر می بینید در سال ۲۰۱۱، بین کشورهای صادر کننده عمده نفت خاورمیانه ایران، با سهم ۱۰ درصدی صادرات نفت به تولید ناخالص داخلی کمترین وابستگی را به صادرات نفت دارد. این بدان معناست که در صورتی که با فرض محال تحریم ها بتوانند کاری کنند که کل صادرات نفت ایران متوقف شود،‌ ایران تنها ۱۰ درصد تولید خود را از دست خواهد داد.

Country GDP (PPP) Oil exports Oil exports/GDP
Islamic Republic of Iran 930.236 98.306 0.10
Iraq 127.348 72.082 0.56
Kuwait 150.002 85.743 0.57
Oman 81.005 31.634 0.39
Qatar 181.912 97.098 0.53
Saudi Arabia 677.663 290.909 0.42
United Arab Emirates 261.189 103.627 0.39



  • بر اساس آمار صندوق بین المللی پول درآمد نفتی ایران بعد از انقلاب تا سال ۲۰۰۰ هیچگاه از ۲۰ میلیارد دلار فراتر نرفت و اقتصاد کشور در این شرایط توانست روز به روز وابستگی خود را به نفت کمتر کند. این بدان معناست که در صورتی که با فرض محال تحریم ها بتوانند کاری کنند که ۸۰ درصد صادرات نفت ایران متوقف شود، ایران از لحاظ وضعیت درآمدهای نفتی دولت، تازه به اواخر دولت اصلاحات برمی گردد. شرایطی که مخصوصا با وضعیت افزایش چشمگیر درآمدهای مالیاتی دولت، به هیچ عنوان برای کشور غیر قابل تحمل نخواهد بود.
  • در حال حاضر تنها تحریمی که متوجه صادرات نفت ایران است،‌ تحریم اتحادیه اروپا و تحریم های یک جانبه آمریکا است. اتحادیه اروپا تنها ۲۰ درصد صادرات نفت ایران در گذشته را به خود اختصاص می داد و علی رغم گمان برخی افراد معنای واقعی این تحریم ها این نیست که ۲۰ درصد از صادرات نفت ایران کاسته می شود. در واقع با توجه به شرایط بازار به نظر می رسد با این تحریم ها تنها چینش مشتریان در بازار نفت تغییر خواهد کرد. یعنی اتحادیه اروپا به سراغ دیگر تولید کنندگان خواهد رفت و برخی از مشتریان دیگر صادر کنندگان به سمت خرید نفت از ایران خواهند آمد. دولت آمریکا نیز برای جلوگیری از افزایش قیمت نفت، تنها چند روز پیش از اجرایی شدن تحریم اتحادیه اروپا مشتریان اصلی نفت ایران را از تحریم ها معاف کرد. در واقع افزایش روزافزون تقاضای نفت، کاهش ذخای و کاهش قدرت سیاسی کشورهای مصرف کننده عمده بر تولید کننده های عمده - همانطور که در نمودار زیر عیان است - باعث افزایش شدید قیمت نفت در سال های اخیر شده است. کاهش نسبی قیمت نفت در چند ماه اخیر نیز ناشی از کاهش تقاضای ناشی از بحران اروپا است. غرب نمی خواهد با کمبود نفت در بازار یا ایجاد ناامنی در منطقه، شرایط خود را برای پشت سر گذاشتن بحران اقتصادی سخت تر کند. این بدان معنی است که هر چند تحریم ها فروش نفت ایران را با مشکلاتی مواجه خواهند کرد و از درآمد نفتی ایران خواهند کاست،‌ اما نه فقط ما،‌ بلکه غرب نیز نمی خواهد این کاهش قابل توجه و برای بازار معنادار باشد.

در این جا یک سوال اساسی باقی خواهد ماند و آن هم این که اگر تحریم ها از نظر اقتصادی اثر چندان معناداری ندارند،‌ پس چگونه تلاطم های موجود در بازار ارز، طلا و بورس و تورم ناشی از دو برابر شدن نرخ ارز قابل توجیه است؟ اندک تاملی در این سوال ما را به این نتیجه خواهد رساند که علی رغم توفیق اندک غرب در ضربه زدن به اقتصاد کشور در میدان تحریم ها، غرب در میدان ایجاد روحیه ترس در افکار عمومی مردم و مسئولین بسیار موفق عمل کرده است.
همانطور که دیدیم در سال گذشته حجم زیادی از نقدینگی از محل هایی مانند بانک ها و بازار بورس که در راه رونق اقتصاد کشور فعالند خارج شد و وارد بازار های سکه و ارز شد. برخی به طمع سفته بازی و سودآوری از بازار آشفته طلا و ارز و بسیاری از ما با ترس از کاهش ارزش پول کشور، به جای این که سرمایه ایرانی را در راه تولید ایرانی مصرف کنیم وارد بازار سکه و ارز شدیم. کار به جایی کشید که بانک مرکزی برای برگرداندن سرمایه های مردم به بانک ها مجبور شد نزدیک به ۱۰ میلیون سکه پیش فروش کند. در بازار ارز هم دولت علی رغم وجود منابع ارزی بسیار بیشتر از نیاز کشور به واردات، تصمیم گرفت برای جلوگیری از این که مردم پس انداز های خود را به دلار تبدیل کنند به جای تزریق ارز به بازار،‌ راه کنترل بازار را در پیش بگیرد و دو نرخی شدن ارز را بپذیرد. افزایش شدید قیمت دلار در بازار آزاد و عدم توانایی دولت در تک نرخی کردن قیمت به علت تقاضای بالای ناشی از وارد شدن مردم به این بازارها، باعث آمادگی روانی بازار برای تورم افسار گسیخته شد.
با نگاه به این شرایط و یادآوری رهنمود رهبر معظم انقلاب در نام گذاری امسال به نام سال تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی،‌ به نظر می رسد تنها راه عبور از این شرایط بازی نکردن در زمین دشمن و خروج سرمایه ایرانی از انواع سفته بازی های رایج شده در بازارهای طلا و ارز و ورود سرمایه ایرانی به بازارهایی است که کمک حال تولید کشور باشند.

*نوشته یکی از دوستان که با هماهنگی ایشان در اینجا قرار داده شد.